طبق روال معمول، سعی‌ام براین بود که بلیط قطار تهران-مشهد را طوری بگیرم که تا حرکت قطار مشهد-سرخس چند ساعتی فاصله باشد. فاصله‌ای که با یک رفت و برگشت از راه‌آهن تا حرم پر می‌شد. صبح علی‌الطلوع در هوای سرد پاییزی مشهد، پیاده تا حرم رفتم. طبق ساعت طلوع شده بود اما ابرهای متراکم اجازه خودنمایی به خورشید نمی‌دادند. باران نم‌نم شروع شده بود. مثل همیشه از ورودی شیخ طبرسی وارد شدم و صحن انقلاب را رد کردم. یک کبوتر سفید زیبا روی صحن خیس راه می‌رفت و گهگاهی پایش می‌لغزید. فضای حرم و باران پاییزی اول صبح به اندازه‌ی کافی شاعرانه بود. اما صحنه‌ای را دیدم که عیشم را تکمیل کرد.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

50DFSA amozeshh Tyler گروه تولیدی نساجی تاراتکس Mark طراحی مارکتینگ مجله الاسين تقديرنامه لوح تقدير LG MOBILE تجهیزات ایمنی در تهران